بس عيش پنهاني كه من در خلوت دل ميكنم رازونياز خويش راباشمع ومحفل ميكنم
ابولحسن ورزي
شبها به بزم من بيا بشنو طنين جام را در خلوت من بازجو آسايش و آرام را
ابولحسن ورزي
افسرده در اين خلوت غم شمع وجودم اي عشق فروزنده به جانم شرري بخش
مويد ثابتي
آنشبقدري كه گويند اهلخلوت امشب است يارب اين تاثيردولت دركدامينكوكب است؟
حافظ
در صومعۀ زاهد و در خلوت صوفي جز گوشه ي ابروي تو محراب دعا نيست
حافظ
چه خوش است كنج خلوت به فراغ دل نشستن نه ملامت جوابي نه خجالت سوالي
مهدي سهيلي
خلوت وصل تو جاي دگران است دريغ كاش بودم من دل خسته به جاي دگران
هلالي جغتائي