هفت خال طاس

مجموع نقطه هاي هر دو سمت مقابل از طاس «كعبتين» : در كعبتين مقابل يك نقطه شش نهاده اند و در مقابل دو پنج و در مقابل سه، چهار بنابر آنكه خواسته اند نقش را از بالا وزير چون جمع كنند از هفت كه عدد سيّارات است تجاوز نكند.
نرد منطبق با وضع طبيعت است. تخته آن مظهر زمين، سي مهره اش نشانه سي روز پانزده مهره سپيد اشاره به روز و پانزده مهره سياه نشان شب و گردش اختران و خال هر طاس «تك خال» سَنبل خداي يكتا، دو خال نشانة آسمان وزمين، سه خال مظهر گفتار نيك، كردارنيك پندارنيك، چهارخال نشانة چهار جهت اصلي، پنج خال نشانه پنج حسن و پنج روشني : خورشيد ، ماه، ستاره، آتش،برق، شش خال منظور شش جشن بزرگ قديم و از شش طرف محصور بودن است.

فرياد كه از شش جهتم راه ببستند                آن خال و خط و زلف و رخ و عارض وقامت

در داستانها آمده است كه طغانشاه باوزيرش احمد بديهي نرد بازي مي‌كرد. در پايان بازي شاه به يك جفت شش احتياج داشت تا بازي را ببرد. طاسها را انداخت به جاي دو شش دو يك افتاد سخت برآشفت و ناراحت شد. شاعر از رقي هروي حاضر بود في البديهه گفت:

گر شاه دوشش خواست دو يك نقش افتاد                 تا ظنّ نبري كه كعبتين داد و نداد

آن خال كه كـــــرده  بود  شاهنشه  يــــــاد                در خدمت شاه روي  بر خاك نهاد